تحولات لبنان و فلسطین

«محمدرضا شهبازی» روزنامه‌نگار و نویسنده؛ بازیگردانی و مدیریت تولید فیلم‌نامه سریال وضعیت زرد را برعهده دارد.

تصویری متفاوت از مردم  معمولی

او علاوه بر این حضور مؤثر در سریال «وضعیت زرد» برنامه «لیچار» را هم در فضای مجازی تولید می‌کند و چهره‌ای آشنا در میان طنازان فرهنگی است.  وی مدت‌ها به عنوان تهیه‌کننده فعالیت داشته است و برنامه «حرفشم نزن» که با محوریت مسائل روز جامعه است یکی از کارهایی است که با تهیه‌کنندگی او از شبکه افق پخش شده است. همچنین مسابقه تلویزیونی «رخداد» که با محوریت موضوعات تاریخی و سیاسی است با اجرای او در این شبکه دیده شد. کتاب‌های «لانگ شوت»، «ماه‌بندان» «ترجیحاً مجرد با روابط عمومی بالا» و... از آثار اوست که در پیشخوان کتاب‌فروشی‌ها توزیع می‌شود. درباره جزئیات بیشتر تولید سریال کمدی «وضعیت زرد» با شهبازی گفت‌وگو کردیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

«وضعیت زرد» قــــرار است در چند قسمت ساخته شود و چه طرحی برای ادامه قصه اصلی و خرده قصه‌هایش دارید، آیا آدم‌های جدیدی وارد قصه خواهند شد؟

فعلاً تعداد قسمت‌های بعدی «وضعیت زرد» مشخص نیست. اینکه هر فصل چند قسمت باشد در تعامل با صدا و سیما و تصمیم تهیه‌کننده مشخص می‌شود ولی بناست که فصل‌های بعدی هم وجود داشته باشد. در مورد اینکه چه خرده‌داستان‌ها و شخصیت‌هایی اضافه می‌شوند حتماً تغییراتی در شخصیت‌ها خواهیم داشت و دست‌کم یکی دو شخصیت به شخصیت‌های اصلی کار اضافه می‌شوند. در کنار آن‌ها، شخصیت‌های میهمان هم در هر قسمت خواهیم داشت، موضوعات نیز مسائل روز، دغدغه‌های مردم و موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است که در فصل‌های بعدی هم سعی می‌کنیم از مماس بودن با مسائل و ماجراهای روز فاصله نگیریم.

از دشواری‌های تولید این سریال در شرایط کرونایی و ضرورت تولید آن بگویید.

معلوم نیست کرونا تا کی و چطور باشد و نمی‌شود تولیدات سینمایی و تلویزیونی را تعطیل کرد. کرونا هست و کارها بایستی با همه سختی‌هایی که دارد انجام شود. حین انجام پروژه چند بار تست کرونا گرفته شد و مراقبت می‌شد، در پشت صحنه با ماسک و رعایت فاصله فیزیکی بودیم اگرچه کارها به سختی پیش می‌رفت ولی نمی‌شد کار را به تأخیر انداخت به ویژه اینکه شرایط طوری بود که باید برخی از مسائل را زودتر می‌گفتیم تا در خاطره مردم و تاریخ تصویری ثبت شود.

چرا احساس کردید با محوریت آدم‌های مذهبی بایستی سیتکام ساخته شود؟

یکی از دغدغه‌های ما در کار دراماتیک و ساخت سریال این بود که بتوانیم یک تصویر متفاوت و غیرکلیشه‌ای از مردم ارائه بدهیم. نمی‌گویم مردم مذهبی، وقتی می‌گوییم آدم‌های مذهبی و آدم‌های انقلابی، گویی داریم این‌ها را از مردم جدا می‌کنیم و فقط بخشی از مردم این طور هستند. تصویر متفاوتی از مذهبی‌ها و انقلابی‌ها نشان ندادیم بلکه تصویر متفاوتی از مردم را نشان دادیم چون چیزی که داریم نشان می‌دهیم واقعاً در ۸۰-۷۰ درصد مردم ایران مشترک است مثل نماز خواندن، رعایت محرم و نامحرم، صلوات فرستادن و توسل به ائمه(ع)، این‌ها در قاطبه مردم مشترک است و جزو فرهنگ روزانه عادی مردم است از این رو فکر نمی‌کنم تصویر متفاوتی از مردم مذهبی نشان دادیم البته این اتفاق در برخی از سکانس‌ها و جزئیات رخ داده ولی اساساً تصویر متفاوتی از مردم ارائه شده است که برای خود مردم، تصویر غریبی نیست چون این طور زندگی می‌کنند. این بازنمایی در تلویزیون و تولیدات تصویری ما خیلی کمتر بوده است به این دلیل گمان می‌کنیم تصویر متفاوتی بوده است وگرنه برای خود مردم چیز عجیبی نیست و این‌ها را در زندگی روزمره‌شان می‌بینند.

پیش از این نارضایتی مخاطبان از سیتکام «مردم معمولی» در شبکه نمایش خانگی، فرضیه دلزدگی مخاطب ایرانی را نسبت به گونه سیتکام داخلی پررنگ می‌کرد، سریال شما هم سیتکام است، در این شرایط نگران نگاه منفی مخاطب نسبت به این ژانر نبودید؟

سیتکام اساساً یک قالب ایرانی نیست به همین خاطر تمام تلاش‌هایی که در این زمینه شده است یا به عدم وفاداری به سیتکام منجر شده یعنی برای اینکه مخاطب ایرانی را حفظ کنند مجبور شدند که به خیلی از اصول سیتکام پایبند نباشند یا اینکه اگر خواستند پایبند باشند شکست خوردند. ما سعی کردیم در عین پایبند بودن به اصول ژانر، با توجه به نوع مخاطب و تفاوت‌های زبان فارسی و انگلیسی، کمی این قالب را بومی کنیم و خودمان را پایبند قواعد سیتکام نکردیم بلکه قواعد سیتکام را در عین رعایت کردن، با توجه به شرایطی که در ایران داریم تغییر دادیم چون قرار است مخاطب ایرانی آن را ببیند. البته سیتکام هم مانند هر ژانر دیگری علاقه‌مندانی دارد و حتماً کسانی هستند که نمی‌توانند رابطه خوبی با آن برقرار کنند ولی ما سعی کردیم با بومی‌سازی، تعداد مخاطبانی که بتوانند با این قالب ارتباط بگیرند را بیشتر کنیم.

پیش از این در آثار طنز سینمایی و حتی تلویزیونی هر زمان قرار بود قشر مذهبی را نشان دهند، آدم‌هایی خشک و عصا قورت داده و یا گاهی شخصیت‌های شعاری را نشان می‌دادند که در تقابل خشکی آن‌ها و لودگی شخصیت اصلی، موقعیت طنز ایجاد می‌شد، در «وضعیت زرد» خلاف این ماجرا را شاهد هستیم، درباره این شکل از پرداخت توضیح می‌دهید؟

به نظرم اگر دقت خوبی به جامعه و اجتماع خودمان داشته باشیم می‌بینیم مردم مذهبی یا مردمی که رفتارهای دینی و مذهبی از آن‌ها سر می‌زند، زندگی عادی و روزمره دارند و اگر بخواهیم به درستی در حوزه طنز به آن‌ها بپردازیم کار نه دچار لودگی می‌شود و نه شعارزدگی. اگر گاهی این اتفاق می‌افتد به این دلیل است که سازندگان این آثار از این طبقه نیستند و جزو مثلاً  ۱۰ یا ۲۰درصدی هستند که نسبتی با مردم مذهبی ندارند یا اینکه اساساً این مردم را نمی‌شناسند (این در حالی است که نیت منفی پشت کارشان نباشد) بنابراین نمی‌توانند تصویر درستی از مردم نشان دهند و ناچارند که با لودگی مردم را بخندانند در حالی که اگر یک نفر زیست مذهبی داشته باشد و در دل مردم باشد می‌بیند که در این موقعیت‌ها و با رعایت حرمت و احترام، کلی موقعیت شوخی و خنده وجود دارد و مسائلی مانند نماز و مسائل عبادی می‌تواند با رعایت احترام در بطن یک موقعیت کمیک و شوخ قرار بگیرد و توهینی هم انجام نشود.

همان طور که اشاره کردید در این سریال کمدی با مقوله‌هایی مانند نماز و مسجد شوخی می‌شود، بازخوردها نسبت به این ماجرا چه بوده است؟

بازخوردها غالباً خوب بوده به ویژه از سوی قشر مذهبی و متدین؛ بازخوردها مثبت بوده است و همذات‌پنداری کردند از اینکه چنین موضوعاتی را در تلویزیون و در قالب یک برنامه شاد، بانشاط و سرحال می‌بینند البته مخالفت‌هایی هم بوده که ممکن است برخی از آن‌ها درست باشد اما در مجموع با صبر و تجربه بهتر می‌شود.

چطور مدیران تلویزیون را مجاب کردید که می‌توان چنین شوخی‌هایی را به تلویزیون آورد؟ به نظر شما چرا تاکنون سیتکامی مانند «وضعیت زرد» در تلویزیون ساخته نشده است، آیا این موضوع از محافظه‌کاری مدیران تلویزیون ناشی می‌شود؟

به نظرم جدای از محافظه‌کاری مدیران تلویزیون که وجود دارد و در این مورد خیلی با ما همکاری کردند، افرادی که می‌خواهند چنین موقعیت‌هایی را خلق کنند و سریال‌هایی از این دست بسازند دخیل در ماجرا هستند. وقتی آثاری ساخته می‌شود که تیم تولید آن‌ها برآمده از کسانی است که چنین زیستی ندارند نتیجه کار دچار انحراف‌ها و اشکال‌هایی می‌شود که مدیران نسبت به آن گارد می‌گیرند و برای اینکه اتفاق‌های مشابه تکرار نشود باب چنین تولیداتی را می‌بندند. به نظرم تیم‌های سازنده‌ای که خودشان چنین زیستی دارند و به این مسائل اعتقاد دارند، باید پای کار ساخت چنین آثاری بیایند و آثار اجتماعی واقعی که برآمده از اجتماع و خصوصیات مردم ایران است را بسازند تا آزمون و خطا و تجربه شود، در چنین وضعیتی محافظه‌کاری مدیران هم کمتر می‌شود.

آنچه در این سال‌ها شاهدش بودیم نگاه سختگیرانه و محافظه‌کارانه درباره موضوعات مرتبط با دین در رسانه بوده و نمایشی که از دین و اعمال عبادی در رسانه وجود داشته عموماً شعاری و مقدس‌مآبانه بوده است اما در «وضعیت زرد» نشان می‌دهید که اعمال عبادی و مسئله دین، یک امر جاری و عادی در زندگی روزمره است، درباره ضرورت این شکل از پرداخت بگویید.

وقتی تصویر واقعی از مردم نشان نمی‌دهیم و المان‌های واقعی از زندگی قاطبه مردم را حذف می‌کنیم این بازنمایی در طولانی‌مدت موجب می‌شود مخاطب فکر کند چنین اعتقادات و رفتارهایی عمومیت ندارد یعنی وقتی در تلویزیون نماز را به عنوان یک رفتار عادی، روزمره و همیشگی قاطبه مردم نشان نمی‌دهیم، اثرش در طول سال‌ها این می‌شود که مخاطب فکر می‌کند نماز، مقوله‌ای است که بخشی از مردم گاهی می‌خوانند و چیزی نیست که در بطن زندگی مردم تنیده شده باشد در حالی که جزء ثابتی از زندگی مردم است مانند رعایت محرم و نامحرم. گمان می‌شود عده خاصی در گوشه‌ای از ایران به این موضوعات پایبند هستند در حالی که بسیاری از افرادی که شاید حجاب کاملی نداشته باشند یا انقلابی هم نباشند و نتوان آن‌ها را به عنوان فردی مذهبی در نگاه عام به شمار آورد، اهل رعایت حدود محرم و نامحرم هستند، اهل رعایت خلوت و جلوت هستند چه در حدود پوشش و چه در رفتارشان. ضرورت پرداختن به این‌ها در بطن یک کار نمایشی و طنز، اینجا نمایان می‌شود چون نشان‌دهنده زندگی عادی مردم است و اجازه نمی‌دهد بازنمایی این زندگی تحریف شود و جور دیگری به نظر برسد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.